یادداشت

سخن سردبیر بمناسبت نوروز 1403

رضا خسروی:

یَـا مُقـَلِّبَ الْقُـلُـوبِ وَ الْأَبْـصـَارِ

یَـا مُدَبِّـرَ الـلَّـیــْلِ وَ النــَّهَـارِ

یـَا مُحـَوِّلَ الْـحَـوْلِ وَ الْأَحْـوَالِ

حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ

به شکرانه عبور از روزهای سرد زمستان، به شکرانه مقاومت و ایستادگی در سالی پر از فراز و نشیب، به شکرانه فرصتی نو و دوباره که ارزانی‌مان داشته اند، به پاس گرمی عشق، «هفت سین» می‌گشـاییم و بهـاری سبـز و پرنشاط را که با بهار عبادت و قرآن تقارن یافته را به انتظار می‌کشیم. تمـام شهـر به خاطر آمدن بهار طبیعت و ماه نزول آیه های سبحانی، رنگ و لعـاب تازگـی گرفته است.

«باده از ما مست شدنی، ما از او»

هفت سین عید، به نشانه هفت خوان زندگی است که سال به سال، باید بپیماییم. «سفره»، نشانه همبستگی ماست در رنج ها و شادی‌ها، در راحتی‌ها و سختی‌ها. «سیـب» نمـاد سلامتی و تندرستـی است و وجود آن در میـان هفت سین به منظور تندرستی اعضای خانـواده در سـال جـدید است تا آنها را از گزند آسیب و بیماری حفظ نماید. «سبزه» نماد حیات و شادابی است و ایرانیان از این نماد به منظور داشتن سالی شـاد و با طراوت استفـاده می‌کننـد.

«سمنو» سَمبل خیر و برکت است و ایرانیان معتقدند که قرار گرفتن آن بر روی سفره هفت سین، سبب افزونی نعمت و برکت در زندگی آنها خواهد شد، «سرکه» نماد جاودانگی ست و وجودش باعث می شود تا ناملایمات سال نو از بین برود، «سیر» نماد سلامتی و شادابی ست و از این ماده برای داشتن سالی بدون بیماری بر روی سفره هفت سین استفاده می نمودند.

«سکه» یکی از نمادهای رزق و روزی ست و افراد سکه را در میان سفره خود جای داده اند تا در سال جدید از درآمد مناسبی برخوردار گردند و روزی آنها از سوی خداوند افزایش یابد، «سماق» نماد و چاشنی شادی و صبر و استقامت است و بدین منظور می‌باشد که سال پیش رو را با نهایت شادی و استقامت در برابر سختی‌ها دنبال نماییم، «سنجد» اغلب نماد عشق و دلباختگی می‌دانند اما برخی دیگر از افراد معتقدند که سنجد نماد گرایش به عقلانیت است؛ از این رو قرار دادن آن بر روی سفره می‌تواند سبب شود تا تمام تصمیمات فرد در سال جدید بر اساس عقلانیت صورت پذیرد.

«تخم مرغ» نماد زایش و تولد، «شمع» نماد روشنایی و فروغ، «قرآن» نشان دهنده وجود نام و یاد خدا در آغاز سال و در تمام اوقات است. در این بین «آینه» به ما لبخند می زند؛ اگر ما هم لبخند بزنیم؛ چشم‌ها را بر اندوه یکدیگر نخواهیم بست، سینه‌ها را مملؤ از عشق خواهیم کرد و به همدیگر درس عاشقی و آزادگی و بخشندگی خواهیم داد.

عیـد که می‌آیـد، با همه شکوه‌اش، نجیـب بـودن را می‌آمـوزد و مهربـانی را. زانـو زدن‌های آب، پای سپیدارها تماشایی ست. نشستن گنجشک‌ها، پای برکه ها تماشایی است و تمـاشایی تر، کلبـه دل های مـاست که هـم آتش تنورش روشـن است و هم چلچـراغ نورانی اش از دوردست ها نمایان و گلاب محبت ما که روی دسته همه رهگذران می ریزیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا