معرفی قرارداد معاوضه یـا عـقــد مـعـاوضــه
زینب عطاء اللهی کارشناس ارشد حقوق خصوصی:
معاوضـه
بارزترین مصداق عقود معارضی و از جمله عقود معین است و اجمالاً به این معناست که طرفین قرارداد بدون اینکه وجه نقدی ضمن عقد مبادله نمایند (یعنی دو مال عینی و معین موضوع عقد قرار میگیرد) مانند: فردی آپارتمانی را به دیگری تملیک نماید و به عنوان بهای آن یک خودرو دریافت کند. معاوضه بسیار شبیه عقد بیع است و در احکام نیز مقررات مشترک و بسیاری دارند ولی از جهت عوضین با هم متفاوت هستند.
بررسی مختصر عقد معاوضه
* مطابق ماده 464 قانون مدنی معاوضه عقدی است که بـه موجب آن یکی از طرفین، مالـی میدهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخـذ میکنـد بدون ملاحظه اینکـه یکی از عوضین مبیع و دیگری ثمن باشد.
* لازم به ذکر است که منظور از عبارت “بدون ملاحظه اینکه، یکى از عوضین مبیع و دیگرى ثمن باشد” این است که متعاملین باید قصد انعقاد عقد معاوضه را داشتـه باشد نه قصـد انعقاد عقد بیع. در واقـع، تمـیز بیع و معاوضـه بـه قـصد مـشترک دو طـرف بـستگی دارد؛ یعنـی چنانچه آنان خواسته باشند که دو چیز را بدون هـیچ امتیـازی بـا هـم مبادلـه کننـد، توافق آنها تابع قواعد معاوضه است و هرگاه اراده کنند که یکی از عوضین مبیـع و دیگری ثمن به شمار آید، قراردادی که بسته می شود، بیع است. بنابراین، متعاملین باید در هنگام عقد معاوضه، قصد معاوضه داشته باشند.
* معاوضه مانند بیع از عقود معین معاوضی است. به این معنا که عقدی رایگان نیست و در آن دو عوض رد و بدل می شود.
* عقد معاوضه از عقود تملیکی است. بدین معنـا که نتیجه عقـد معـاوضه، انتقـال مالکیت مال، از یک نفر به نفر دیگر می باشد. به عبارت دیگر، یک طـرف در عوض مالـی که به طـرف مقابـل تملیک می کنـد، مـالک مالـی میشود که در مقابل آن دریافت می دارد.
* معاوضه عقدی لازم است. یعنی طرفین حق فسـخ و برهـم زدن عقـد را ندارنـد مگـر بـه علت های قانونی یا توافق دو طرف.
* معاوضه دارای دو مورد است که یکی را عوض و دیگری را معوض میگویند. آنچه ابتدا مورد معاوضه قرار میگیرد معوض و آنچه در مقابل آن قرار میدهند عوض می باشد. هر یک از عوض و معوض می تواند عین خارجی و در حکم آن یا کلی فی الذمه باشد. (کلی فی الذمه یا همان مال کلی، مالی است که در عالم واقعیت شامل بر افراد زیادی باشد و همچنین مقدار و جنس و وصف آن هم تعیین شده باشد. همچنین، مال مورد معاوضه ممکن است دین یا حق یا منفعت باشد.)
* کلیه احکام و آثاری که لازمه عقد بیع است در معاوضه نیز جاری است. با این وجود، معاوضه اختصاص به مبادله کالا با کالا دارد و بیع ویژه مبادله کالا با پول می باشد.
* در عقـد معاوضـه مطابق مـاده 465 قانون مدنی، احکام خاصه بیع جاری نمیشود. از آن جمله خیارات مختص به بیع یعنی خیار تأخیر ثمن، خیار مجلس و خیار حیوان می باشد که در معاوضه جایی ندارند.
* بنابراین، در صورتی که ما حیوانی را با حیوان معاوضه کنیم خیار حیوان وجود نخواهد داشت، همچنین اگر در مجلس عقد مالی را معاوضه کنیم خیار مجلس نخواهیم داشت و در آخر اگر مالی را با مال دیگری معاوضه کنیم و تا 3 روز شخص آن را تسلیم نکرد، باز هم خیار تأخیر ثمن راه ندارد.
* یکی از خیارات مشترک که با طبیعت عقد معاوضه همخـوانی ندارد، خیـار غبن است زیرا در عقد معاوضه، رعایت تناسب ارزش دو مورد را نمینمایند و تعـادلی که در معاملات معـوض دیگر مانند بیع لحاظ میشود در عقد معاوضه نمیکنند.
* علاوه بر خیارات، حق شفعه نیز مختص عقد بیع است و در معاوضه راه ندارد.
* به موجب ماده 808 قانون مدنی هر گاه مال غیرمنقول قابل تقسیمی بین دو نفر مشترک باشد و یکی از دو شریک حصه خود را به قصد بیع به شخص ثالثی منتقل کند، شـریک دیگر حق دارد قیمتی را که مشتری داده به او بدهد و حصه مبیعه را تملک کند. این حق را حق شفعه می نامند. بنابراین، اگر مال غیر منقول از طریق معاوضه انتقـال یابد، برای شریک حـق شفعه بوجود نمی آید.
* سایر قواعد عمومی عقد بیع در عقد معاوضه جاری خواهد بود.