یادداشت

حالا کـه واردات خـودرو بـاز شـده است بخـش خصوصـی در حـوزه انـرژی تمایلـی بـه واردات خودروهای برقی دارد؟(قسمت اول)

حمیدرضا صالحی نایب‌رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران و رئیس انجمن ساتکا:

فعالان در این حوزه بسیار علاقه‌مند هستند و از خودروسازان درخواست داشتند که در این زمینـه همکاری کنند. با یکی، دو خودروسـاز هـم جلسـاتـی داشـتیـم تـا آنـها واردات و مونتـاژ را در این مرحلـه انجـام داده و ما هم ایستگاه‌های شارژ را راه‌اندازی کنیم و کار مشترکی انجام دهیم.

استمـرار در واردات خـودرو چـه اندازه روی ایـن سرمایه‌گذاری‌ها و همکاری‌هـا اثرگذار است؟

بسیار سوال مهمی است، باید قوانین بالادستی جامع وجود داشته باشد و در مجلس تبدیل به قانون دائمی شود تا با تغییر دولت‌ها و مجلس، سیاست‌های اصلی کنار گذاشته نشود. یعنی در این مجلس و دولت سیاستی اتخاذ شـود و سرمایـه‌گذاری شود اما در دولـت و مجلس بعدی این مساله کنار گذاشته شود. این برای بخش خصوصی اصلا خوب نیست و باید ثبات در قوانین و اجرای سیاست‌ها وجود داشتـه باشـد. از آنجـا که صنـایـع نیـاز به سرمایـه‌گذاری دارند و ثبات اقتصـاد کلان در هـر کشـوری می‌تـواند مـوجب حـرکت در زیرساخت‌های مهم کشور باشد.

تولیـد چـه تیـراژی بـرای شـرکت‌ها صرفه اقتصادی دارد تا در زمینه ایستگاه‌ها و زیرساخت‌ها سرمایه‌گذاری کنند؟ اصولاً با چه میزان تیراژ یا واردات خودروهای برقی و هیبریدی شرکت‌های داخلی تمایل به سرمایه‌گذاری در زیرساخت پیدا می‌کنند؟

تیراژ تولید هر اندازه باشد ما خودمان را با آن تطبیق می‌دهیم اما چشم‌انداز آن مهم است. یعنی باید گفته شود که تا سال 2025، 5 درصد تولید خودرو را به خودروهای برقی اختصاص دهیم و 100 هزار دستگاه از این خودروها تولید کنیم. ما در گام نخست می‌توانیم روی اس‌کی‌دی کار کنیم و با یک خودروساز هیبریدی یا برقی قوی همکاری کنیم. ژاپنی‌ها در زمینه خودروهای برقی بسیار قوی هستند. می‌توانیم این 100 هزار دستگاه را به صورت اس‌کی‌دی وارد کنیم و نسبت 30 به 70 آن‌ را روی برقی پلاگین و هیبریدی تولید کنیم.

هر سال نیز این رقم را افزایش دهیم تا سال 2030 به 30 درصد خودروها برسانیم. این در حالی است که قوانین واردات نباید تغییر پیدا کند چرا که سرمایه‌گذاری را از بین می‌برد. همچنین قوانین صادرات هم باید پایدار باشد تا شرکت‌ها در این بخش هم فعال شوند. باید در بازار سایر کشورها هم سهم‌ بگیریم و بازار ایران را به شرطی در اختیار خودروسازان بزرگ قرار دهیم که خودرو مورد نیاز برخی از بازارها از جمله عراق را از تولیدات ما ارسال کنند. بخش خصوصی توافق با این تولیدکنندگان را بلد است اما جایی که دولت مداخله می‌کند، وضعیت به هم‌ می‌ریزد. خواهش مـا این است دولت پـای خـود را از صنعت خودرو کنـار بکشـد و حتـی 7 درصد سهام خود در ایران‌خودرو را هم واگذار کند. نباید خودرو به یک مساله سیاسی تبدیل شود و پاشنه آشیل یک وزیر شود. نباید خودرو، موضوع استیضاح یک وزیر باشد.

در حال حاضر ترکیه به صنعت تولید باتری هم ورود کرده است. آیا این شرایط در ایران وجود دارد که تولید باتری را آغاز کنیم؟

باید در این زمینه هم فعالیت کنیم. مواد اولیه آن در کشور و در افغانستان وجود دارد. نسل دیگری از باتری‌ها هم در حال شکل‌گیری است که غوغا در این صنعت ایجاد می‌کند و میزان ذخیره انرژی زیادی دارد. در مورد دستیابی به تکنولوژی و دانش باید معترف بودنخبه گان خوبی داریم اما هر چیزی را تـا تجاری‌سازی نکنیم نمی‌توانیم ادعـای موفقیت در آن محصول را کنیم.

در حال حاضر نیرو و صبا باتری در کشور باتری ذخیره انرژی می‌سازند اما برای خودرو هنوز به مرحله تولید و تجاری سازی نرسیده است ولی می‌توانیم تکنولوژی آن‌را وارد کرده و بومی‌سازی کنیم اما بهتره تاکید کنم که مهم بازار و تقاضا است. امروز داشتن بازار حتی از تکنولوژی هم مهم‌تر شده است، توصیف دعوای امروز چین و آمریکا بر سر بازارها دلیل متقاعد کننده این امر است. جای دور نرویم چرا که آشتی اخیر ایران و عربستان با مدیریت چین هم از اهمیت داشتن بازار این منطقه برای چین می‌باشد.

چین برای بدست آوردن درآمد بیشتر و GDP بالاتر در جهان و سبقت از امریکا به دنبال توسعه بازارهای جدید مثل عربستان می‌باشد. بنابراین ابتدا بازار باید وجود داشته باشد. بازار اهمیت بسیار بالایی دارد. اگر تکنولوژی را در اختیار داشته باشید اما نتوانید بازار خوبی برای شرکت‌ها فراهم کنید، نمی‌توانید موفق باشید.

بنابراین باید دولت سیاست‌های خود را تغییر دهد؟

بله دقیقاً ، مشکل ما در بخش‌های مختلف از جمله انرژی، خودرو و سایر صنایع، سیاست‌های غلط تا به امروز دولت به معنـای دولت هاست. هر چه دولت از اقتصـاد بیـرون رود و کمتر مداخله کنـد هم حجم دولت کوچـک می‌شود و هم تورم کاهش می‌یابد و می‌توانیم با تولید و ‌صادرات بیشتر و درآمد ارزی ناشی از آن جلوی تورم را بگیریم. مطمئن باشیم که تا صادرات نداشته باشیم قدرتمان افزایش نمی‌یابد.

چیـن 2900 میلیارد دلار صادرات داشته است و قـدرت پیدا کرده است و در تمـام پروژه‌های دنیـا سرمایه‌گذاری می‌کند. این یعنی بخش بزرگی از دلار موجود در جهان را برای خود ذخیره کرده است. به عنوان مثال 24 میلیارد پوند در انگلستان سرمایه‌گذاری کرد. ما نه پول داریم و نه اجازه می‌دهیم افرادی که توان تولید پول و ثروت دارند در کشور فعالیت کنند. در نتیجه این افراد به کشورهای دیگر مهاجرت کرده و یا مشاغل مهم را در اختیـار می‌گیرند یا سرمایـه‌گذاری‌های بزرگ انجـام می‌دهند.

بازار ایران یک بازار 80 میلیونی است که چین به خوبی درک کرده چطور در این بازار حضور داشته باشد اما ما به جای آن‌که بازار‌های اطراف را در اختیار بگیریم، بـازار خود را هـم از دست داده‌ایم. البته صادراتی مانند پراید به برخی از این بازارها داشتیم اما تنها به دلیل ارزان‌بودن این محصولات، عراقی‌ها این خـودرو را خـریـداری می‌کردنـد امـا از نظـر کیفی قابل رقابت نیست. چـرا بـاید بازار عـراق را از دست بدهیم.

ترک‌ها بسیاری از برندها را به کشور خود وارد و تولید کردند و در حال حاضر یک مدل خودرو برقی هم تولید کرده‌‌اند. اما تفکر ما عکس ترکیه‌ای‌ها در این زمینه هست و می خواهیم حتماً خودرو داخلی در این زمینـه تولید کنیم. باید اجـازه دهیم برندهای خارجی هم وارد کشور شوند و بتوانیم صادرات انجام دهیم. اصل قضیه صادرات است و قطعه‌ساز داخلی باید بتواند قطعه به فروش برساند و باید صادرات انجام دهد تا قطعاتش به فروش برسد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا