100 نکـتـه مهـم حقوق تجارت(قسمت اول)
1.شرکای شـرکت تجـاری، تاجر محسوب نمیشوند مگر آنکه شغل معمول آنها شخصاً اعمال تجاری مصرح در ماده 2 قانون تجارت باشد.
2.تصـدی به حمـل و نقـل بـه هـر طریقی که بـاشد عمل تجاری ذاتی است. تصدی به حمل و نقل اعم از اینکـه حمـل و نقـل مسافـر یـا اشیاء باشد، تجاری است ولی قواعد قرارداد حمل ونقل موضوع مواد 377 تا 393 قانون تجارت ویژه حمل و نقل اشیاء است.
3. برخی اعمال تجاری به محض انجام تجاری قلمـداد میشوند که شامـل دلالی، حـق العمل کاری، خرید و تحصیل مال منقول به قصد فروش و عملیات صرافی و بانکی و بیمه میباشند.
4.برخی اعمال تجاری درصورت تکرار تجاری قلمداد میشوند که شـامل تصـدی بـه حمل و نقل، تصدی به عملیات حراجی و تصـدی بـه نمایشگاههای عمومی و تصدی به رسانیدن ملزومات و تـأسیس و بـکار انداختن کارخانه میباشند.
5. امارهی قانونی:کلیه معاملات تجار؛ تجاری محسوب میشود و این امر امارهی قانونی است و اثبات خلاف آن با کسی است که ادعای غیرتجاری بودن معامله را دارد.
6.معاملات غیر منقول به هیچ وجه تجاری محسوب نمیشود، حتی اگر توسط تـاجر و برای حـوائج تجاری باشد مگر معاملات غیر منقول شرکت های ساخت و ساز ساختمان که زمین را برای ساخت و فروش خریداری میکنند.
7.ضمانت اجرای نداشتن دفاتر تجاری یا عدم رعایت مقررات مربوط به آن: جزای نقدی و اخذ مالیات به صورت علی الرأس میباشد.
8.دفـاتر مذکور و سایر دفاتری که تجـّار برای امور تجارتـی خود بکار میبرند در صورتیکـه مطابق مقررات این قانون مرتب شده باشد بین تجار، در امور تجارتی سندیت خواهد داشت و در غیر این صورت فقط بر علیه صاحب آن معتبر خواهد بود. به علاوه در مقابل غیرتاجر میتوانند قرینه محسوب شوند.
9.زمـان ایـجـاد شخصیـت حـقـوقی در شـرکتهای بـا مسئـولیت محـدود، تضامنی، نسبی و مختلط غیرسهامی: شرکت زمانی تشکیل میشود که تمام سرمایـه نقدی تـأدیه و سهم الشرکه غیرنقدی تقویم و تسلیم شده باشد.
10.در شرکت مختلط سهـامی شـرکت زمـانـی تشکیـل میشـود که تمـام سرمایه شـرکت تعهد و لااقل یـک سوم آن پرداخت شده باشد.
11.در شرکتهای سهامی عام، پس از قبول کتبی سمت از سوی مدیران و بازرسان در جلسه مجمع عمومی مؤسس و در شرکت سهامی خاص، از زمان امضاء صورتجلسه ماده 20 ل.ا.ق.ت شرکت تشکیل شده محسوب میشود.
12.در آثـار شخصیت حقـوقی شرکتهای تجـاری: داشتـن اقامتگاه + وجـود تابعیت بـرای شرکت +تفکیک دارایی شرکت از شرکاء + تفاوت نحوه اداره شرکت و تصمیم گیری.
13. اساسنـامه شرکت طبـق مـاده 8 ل.ا.ق.ت در حکم قانون اداره شرکت است و وجـود آن در شـرکتهـای سهامی الزامی است.
14.در خصـوص نحـوه انتقـال سهـام اساسنـامه نمـیتوانـد بـر خـلاف این مقررات قانونی، قیدی در نظر گیرد. ثبت انتقال سهام با نام در دفتر سهام شرکت الزامی است. به علاوه در شرکت سهامی عام، نقل و انتقال سهام نمیتوانـد منوط بـه موافقت مدیران یا مجامع عمومی باشد.
15.محدود کردن اختیارات مدیران در اساسنامه یا به موجب تصمیم مجامع عمومی فقط در روابط بین مدیران و صاحبـان سهام معتبر است و در مقابل اشخـاص ثـالث بـاطل و کـان لم یکـن میبـاشد. ایـن خصـوصیـت ویـژه مـدیـران شرکتهای سهامی است.
16.مقـررات اساسنـامه و تصمیمـات مجـامـع عمـومی نمـیتـواند بـه هیچ وجه حق صاحبـان سهام را در مورد اقامه دعوی مسئـولیت علیه مدیران شرکت محدود کند و شرط رفع مسئولیت از مدیران یا تحدید مسئولیت مدیران نافذ نمی باشد.
17.پـس از تصـدیق پذیـره نویسی، مؤسسین اقدام به دعـوت مجمع عمومـی مؤسسین مینمایند و در صورت امتناع مؤسسین، الزام آنها به دعوت و تشکیل مجمع مؤسس امکانپـذیر نیست. البتـه چنانچـه امتناع آنها از دعوت مجمع و به تبع آن عدم تشکیل شرکت موجب ورود زیان به پذیرهنویسان شود، متضامناً مسئول جبران خسارتاند.
18.مجمـع عمومـی مـؤسس پـس از تشکیـل، طـرح اساسنـامه را تصویب نموده و اولین مدیران و بازرسـان را انتخـاب میکنند و مدیـران و بازرسـان باید کتباً قبول سمت نمایند. چنانچـه قبل از تشـکیـل شـرکت، مـؤسسین معاملـهای انجـام داده بـاشند و شرکت آن را نپذیـرد، مؤسسین مسئول خواهند بود.
19.نصـاب اعضای مجمـع عمومـی مؤسس: حضور دارندگان حداقل نصف سرمایه در مرتبه اول و در مرتبه دوم حضور دارندگان حداقل یک سوم سرمایه.
20.نصاب تصمیم گیری: تصمیمات با اکثریت دو سوم آراء حاضر در جلسه مجمع، رسمیت خواهد داشت.