یادداشت

تبـییـن چرایـی پیمان شکنی زنان(قسمت سوم)

لیلا اکرادلو، دکتری تخصصی روانشناسی و کارشناس رسمی سازمان نظام روانشناسی:

در قسمت های گذشته این مطلب، درباره ازدواج و روابط فرازناشویی صحبت کردیم و اشاره نمودیم که یکی از مسائلی که به ایجاد تعارض های عمیق، طلاق و آسیب های روانی و اجتماعی متعدد می انجامد، داشتن روابط فرازناشویی توسط یک یا هر دو زوج است. روابط فرازناشویی آسیبی جدی برای زندگی مشترک است و یکی از مهمترین دلایل طلاق و از هم پاشیدگی کانون خانواده ها به شمار می رود. سپس به عواملی که باعث روابط فرازناشویی می شود پرداختیم که شامل:

-1 عوامل فردی، مانند ویژگی های شخصیتی، تنوع طلبی جنسی، اعتماد به نفس پایین، عدم پایبندی مذهبی، خودشیفتگی جنسی و …

-2 عوامل بین فردی، مربوط به روابط همسران (مسائل جنسی و جسمی، مسائل عاطفی، سوء رفتار و عدم حضور همسر) تعارضات زناشویی همیشگی و عدم احساس رضایتمندی و ..

-3 عوامل خانوادگی، همچون محیط متشنج خانواده پدری، خیانت و طلاق والدین و …

-4 عوامل فرهنگی – اجتماعی نظیر نگرش های سهل گیرانه جامعه، مسائل محیطی و اقتصادی، تأثیر دوستان، مشکلات مالی، استفاده نامناسب از شبکه های اجتماعی، ماهواره، رسانه و … می باشد. در این شماره به ادامه مطالب قبل می پردازیم:

بعد از عوامل بین فردی، مقوله فردی با زیر مقوله های روابط پیش از ازدواج، ضعف اعتقـادات مذهبی، تجربه هیجانـات ناخوشایند، ویژگی هـای جذاب پارتنر، هیجان خـواهی، بی مسئـولیتی، سوء مصرف مواد، دلبستگی نا ایمن، روانپریشی، خودشیفتگی جنسی و خودبیمارانگاری، مورد توجه قرار گرفت.

این یافتـه با پژوهش فتحـی و همکاران (1395) که به مشکلات عاطفی، رفتـاری و همچنین ویژگی ها و خصوصیـات فردی اشاره داشتند همخوان است. طبق نظریه گسترش خود یا رشد و شکوفایی شخصی، افراد جهت تحقق خود و به برقراری روابط صمیمی و نزدیک می پردازند که با رضایتمندی و تعهد زناشویی همبستگی مثبت دارد (مایلی و همکاران، 1399). از دیگر عوامل تأثیرگذار بر بروز روابط فرازناشویی در ارتباط با زندگی خانوادگی می باشد.

تأثیر فضای نامساعد خانواده خاستگاه، دخالت خانواده خاستگاه، دلبستگی به خانواده خاستگاه، ازدواج اجباری و ازدواج در سنین پایین را در بروز روابط فرازناشویی نقش بسزایی دارند. این مورد با نتایج پژوهش اوانی و همکاران (1399) که خانواده نابسامانِ خاستگاه را از عوامل مؤثر برشمردند، همخوان است.

همچنین یافته های پژوهش عزیزپور و همکاران (1399) نشان داد دوران کودکی زنان و مردان با پیشینه روابط فرازناشویی توأم با آسیب های هیجانی و روانشناختی همچون محرومیت و درماندگی، گسست های هیجانی، شکاف های بین نسلی بوده است. بنابراین، تأثیر آسیب های دوران کودکی نقش فضای نابسامان خانواده خاستگاه را تأیید می کند. از طرفی، خانواده و زندگی زناشویی نقش مهمی در تقویت پیوند اعضای جامعه و انسجام اجتماعی دارد؛ بنابراین، هرگونه تغییر و دگرگونی در ساختار آن بحث برانگیز خواهد بود. بر اسـاس نظریـه رفتار طراحی شده، نگرش های اجتمـاعی و کنترل رفتاری ادراک شده را پیش بینی می کند (مایلی و همکاران،1399).

می تـوان نتیجه گرفت زنان تحت تأثیر هنجارهای اجتماعی، فشارهای اقتصادی، مدرنیته شدن، رسانه ها قرار می گیرند و وارد روابط فرازنـاشویی می شـوند که این نتـایج با پـژوهش عباسـی و همکاران (2020) که عوامل فرهنگی و اجتماعی را در ایجاد روابط فرازناشویی مؤثر می دانست، همخوان است.

به طور کلی مرور پژوهش های کیفی نشان داد عامل نارضایتی عاطفی و جنسی، مهمترین دلیل پیمان شکنی زنان است. این یافته با نتیجه مطالعه مروری حاصلی و همکاران (2019) که عامل اصلی روابط فرازناشویی را نارضایتی جنسی و عاطفی زنان برشمردند، همخوان است. با بهره مندی از این نتایج به مشاوران و روان درمانگران زوج و خانواده پیشنهـاد می شود در جلسـات مشاوره، عوامـل مطرح شده در این پژوهش بالاخص رضایت جنسی و عاطفی و تعارضات زناشویی را به طور ویژه مدنظر قرار دهند.

همچنین به پژوهشگران پیشنهاد می گردد علاوه بر بررسی عوامل بـی وفـایی از منـظـر افـراد پیمـان شکـن شکـن، دلایـل را از منظـر همسـران آنان نیز بررسـی و بـه تحلیـل این دو دیـدگاه بپـردازند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا