راهکارهای استقرار مدیـریت دانــش در ســـازمـان هـا
دکتر سید حمیدرضا قریشی عضو هیئت علمی دانشگاه:
امروزه، جـوامع فـرا صنعتـی عمده تـرین اتکای خود را بر دسترسی به دانش بیشتر و به روزتر استوار ساخته اند. چرا که دانش سازمانی، یک منبع ارزشمند و راهبردی برای سازمان ها محسوب می شود.
تولید مستمر دانش با ارزش، سازماندهی و اشاعه آن در سراسر سازمان و به کارگیری آن در خـدمـات و در واقــع مـدیـریـت سرمایه هـای دانشی، می تـواند به سازمان، منافع کیفی و کمّی بی شماری ببخشد. از آنجائیکه منابع دانشی، بزرگترین سرمایه سازمـان می باشد و مـدیریت صحیح این منبع حیاتی رمز موفقیت می باشد، با تکیه بر تجربیات و انطباق آن با مفاهیم و نظریات علمی بایستی، اقدامات لازم جهت اجرای مدیریت دانش در سازمان مورد نظر، انجام پذیرد.
از سوی دیگـر مدیریت دانـش سازمانـی را می تـوان یکی از ارکانـی دانـست که بـرای انجام کارکردهای سازمان به نحو مطلوب لازم است زیـرسـاخت هـای مورد نیـاز را دارا باشد.
این زیر ساخت ها در 3 گروه تقسیم بندی می شوند:
1- منابع انسانی
2- فرآیندها
3- فناوری ها
و عوامل سه گانه زیرساختی زمینه ای را هم می توان به شرح زیر برشماری نمود:
1- استراتژی های سازمانی
2- فرهنگ سازمانی
3- بودجه
این عوامل مورد توجه قرار می گیرند و بدون شک، از عوامل تعیین کننده میزان موفقیت برنامه های مدیریت دانش در سازمان ها به شمار می روند. با توجه به تأکید فراوان دین مبین اسلام در فراگیری علم و دانش و در تأکید اهم المسلمین (مدظله ) به اهمیت علم و فناوری بایستی از اندوخته های مدیران و کـارکنـان نهـایـت استفـاده بـه عمـل آیـد و از خلاقیـت ها و نـوآوری هـای آنان در تولیـد و صنعت و … استفاده گردد و حتی پس از رهایی یا بازنشستگی کارکنـان، تجـربـه ها و آموزه هـای سازمـانی مـورد بهره برداری قرار گیـرد و این آموختـه ها به نسـل جدید منتقل گردد و این مسأله با بکارگیری مدیریت دانش محقق می شود و از دوباره کاری و موازی کاری جلوگیری به عمل می آید و در نتیجه بازدهی و خروجی سازمان افزایش می یابد.
مدیریت دانش با گردآوری و به اشتراک گذاری تجارب و آموخته ها و با تبدیل دانش نهان به دانش آشکار استفاده کامل از دانش را در سازمان عملی می کند. با این حال باید در نظر داشت که با وجود اهمیت و تأکید سازمان ها بر اهمیت مدیریت دانش در پیشبرد اهداف سازمانی، مخصوصـاً اهداف مرتبط با منـابع انسانی، متأسفانه میزان قابل توجی از پروژه های مرتبط با مدیریت دانش در سازمان ها، به مرحله عمل نمی رسند و معمولاً پروژه های مدیریت دانش در حد تئوری باقی می مانند.
یکی از دلایل این ناکامی، اولاً نبود اهمیت راهبرد مشخص و مدوّن در تعدادی از سازمان هاست. ثانیاً سازمان ها در صورت داشتن راهبرد هم، راهبرد خود را بر اساس اصول مدیریت دانشی که باید در آن سازمان ها جریان داشته باشد، هم راستا نمی کنند.
هدف از هم راستایی راهبردی مدیریت دانش، ایجاد و توسعه راهبرد برای مدیریت دانش در سازمان می باشد. به نحوی که با راهبردهای کلان منابع انسانی سازمان همپوشانی داشته و نیز کلید منابع اطلاعاتی سازمان در راستای ایجاد ارزش افزوده دانش و دستیابی به مزیت رقابتی سازمان، استفاده و آن را هدایت کند.
در این زمینه برنامه های مدونی در جهت هم راستا سازی راهبرد منـابع انسانی سازمان با مدیریت دانـش وجـود دارد که از جملـه می توان به موارد زیر اشاره داشت: در شرح شغلی افراد، فرآیندهای ایجاد تسهیم، استفاده از دانش، گنجانده شونـد.
همچنین در شـرح شغل، در معیـارهای ارزیابی عملکرد، شناسایی دانش، توسعه و به اشتراک گذاری مورد توجه قرار گیرد و امتیازات ویژه ای به دانشوران داده شود. در جـذب کارمندان، آشنـایی درخواست کننـدگان همکـاری با مدیریت دانش مدنظر قرار گیرد.