یادداشت

مدیریت دانش و اثربخشی آن در سازمان ها

دکتر حمیدرضا قریشی عضو هیئت علمی دانشگاه:

سلامت سازمانی، بستر توانمندسازی رفتارهای توسعه گرایانه ای است که بعنوان دارایی نامشهود، محور خلق ارزش در سازمان های دنیای کنونی است. ذخیره دانش بعنوان سرمایه راهبردی هر سازمان، مهمترین مزیت رقابتی سازمان ها به شمار می رود.

از طرفی سلامت سازمانی منجر به دوام و بقاء سازمان در محیط خود و ارتقاء سازگاری با آن می گردد. در واقع سلامت سازمانی توانایی سازمان، برای رشد و بهبود موسوم است.

سلامت سازمانی، با نشاط سازمانی و مؤلفه های آن (یادگیری، خودگشودگی، مشارکت، مثبت اندیشی و معنادار بودن کار) بر تعهد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارند.

عصر کنونی که در آن، دانش مهمترین سرمایه سازمان ها محسوب می شود،  نیازمند رویکرد متفاوت مدیریتی نسبت به مسائل سازمان ها و کارکنان است. تغییر ماهیت فعالیت های سازمان های مختلف به کارهای دانشی، موجب اهمیت یافتن روزافزون کاربرد مدیریت دانش در این سازمان ها شده است.

از اینرو سازمان های موفق، موصوف به شکل مستمری میزان تولید، نشر و تبادل و بکارگیری دانش در بین کارکنان خود را به وسیله روش های مختلف اندازه گیری و مورد ارزیابی قرار می دهند تا از این طریق بتوانند راهکارهای نیل به اثر بخشی سازمانی را کسب کنند.

از جمله دلایلی که این سازمان ها از مدیریت دانش بهره می گیرند، می توان به تشخیص کمبودها در دانش سازمانی، بهره وری بیشتر از سرمایه های انسانی، یادگیری کارآمدتر و مؤثرتر کارکنان، پیشگیری از تکرار اشتباهات، کاهش دوباره کاری، صرفه جویی در وقت، برانگیختن انگیزه، خلاقیت و نوآوری، تقویت موقعیت رقابتی سازمان ها و … اشاره کرد.

از اینرو مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن این سازمان ها به اثربخشی بیشتر خود می پردازند. با وجود اهمیت و تأکید سازمان ها بر اهمیت مدیریت دانش در پیشبرد اهداف سازمانی مخصوصاً اهداف مرتبط با منابع انسانی، متأسفانه میزان قابل توجهی از پروژه های مرتبط با مدیریت دانش در سازمان ها به مرحله عمل نمی رسند و معمولاً پروژه های مدیریت دانش در حد تئوری باقی می مانند.

یکی از دلایل ناکامی، اولاً نبود استراتژی مشخص و مدون در تعداری از سازمان هاست. دلیل دیگر این است که سازمان ها در صورت داشتن استراتژی هم، استراتژی خود را بر اساس اصول مدیریت دانش که باید در آن سازمان ها جریان داشته باشد، هم راستا نمی کنند.

هدف از هم راستایی استراتژیک مدیریت دانش، ایجاد و توسعه استراتژی برای مدیریت دانش در سازمان ها است. به نحوی که با استراتژی های مکان منابع انسانی سازمان همپوشانی داشته و نیز کلید منابع اطلاعاتی سازمان در راستای ایجاد ارزش افزوده دانش و دستیابی به مزیت رقابتی سازمان، استفاده و آن را هدایت کند.

بهتر است در شرح شغلی افراد، فرآیندهای ایجاد، تسهیم، استفاده از دانش گنجانده شوند. همچنین در شرح شغل، در معیارهای ارزیابی عملکرد، شناسایی دانش، توسعه و به اشتراک گذاری مورد توجه قرار گیرد و امتیازات ویژه ای به دانشوران داده می شود.

در جذب کارمندان، آشنایی درخواست کنندگان همکاری با مدیریت دانش مدنظر قرار گیرد. در یک جمله می توان گفت: در صورت هم راستایی مدیریت دانش با مدیریت راهبردی منابع انسانی، تئوری های موجود، اجرایی می گردند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا