در واقع امروز صنایع فرهنگی ۱/ ۳درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میدهند؛ آنکتاد تخمین میزند که در سال۲۰۲۰ کالاها و خدمات خلاق به ترتیب ۳ و ۲۱درصد از کل صادرات کالا و خدمات را تشکیل میدهند. علاوهبر این صنایع فرهنگی و خلاق ۲/ ۶درصد از کل اشتغال جهان را فراهم میکنند و نزدیک به ۵۰میلیون شغل در سراسر جهان ایجاد میکنند و به نسبت تمامی بخشها تعداد بیشتری از جوانان ۱۵ تا ۲۹ساله را استخدام میکنند.
این بخش از تجارت به نسبت آسیبپذیر است و اثرات مخرب کرونا آسیبپذیری از پیش موجود این شغلها را عمیقتر کرد. گزارش آنکتاد حاکی است در این دوره ۱۰میلیون شغل از بخشهای فرهنگی و خلاق ازبین رفت. آسبپذیرترین بخشها هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی و بخش میراث بودند. این بخشها سطحی بالا از غیررسمی بودن، نسبت بالای مشاغل آزاد و استفاده فراوان از قراردادهای کوتاهمدت دارند.
بر اساس نظرسنجی سازمانملل در سال۲۰۲۱، سال بینالمللی اقتصاد خلاق، از ۳۳ کشور، تقریبا همه آنها حداقل یک نهاد مسوول اقتصاد و صنایع خلاق دارند، بااینحال هیچ دو کشوری در ترتیبات نهادی خود شبیه هم نیستند.
در میان کشورهای پاسخدهنده کامبوج، جمهوری آفریقایمرکزی، هندوراس، لتونی و ترینیداد و توباگو سریعترین کشورهایی بودند که اهمیت اقتصادی و سیاسی اقتصاد خلاق را تشخیص دادند. این کشورها فعالیت خود برای گسترش صنایع خلاق را از سال۲۰۰۰ آغاز کردهاند درحالیکه دیگر کشورها تازه در اواسط دهه۲۰۱۰ مشغول این امر شدند. بخشی از کشورها با وقوع کرونا و در سال۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ برنامه ملی خود برای توسعه این بخش را تدوین کردند.
اگرچه کشورهای مختلف بعضا روشهای آماری مشابهی را اتخاذ کردهاند، فقدان گزارش سالانه و تعاریف در کشورهای مختلف مقایسه بینالمللی را دشوار میکند. چندین کشور بخشهای خاصی از این صنعت را بهعنوان اولویت تجارت بینالمللی تعریف کردهاند. بیشترین صنایع برجسته شامل موسیقی (۱۵ کشور از ۳۳ کشور) هنر و صنعت سمعیبصری، مد، بازیهای ویدئویی، طراحی، هنرهای نمایشی، انیمیشن و صنعت فیلم است.
سود سرشار تجارت «غیرمادی»
تجارت کالاهای خلاق درآمدی قابلتوجه دارند اما در مقایسه، درآمدهای خدمات خلاق بسیار بیشتر است. بر اساس آمار آنکتاد صادرات جهانی کالاهای خلاقانه از ۴۱۹میلیارد دلار آمریکا در سال۲۰۱۰ به ۵۲۴میلیارد دلار در سال۲۰۲۰ رسیدهاست؛ درحالیکه در همین بازه زمانی حجم خدمات خلاق جهانی از ۴۸۷میلیارد دلار به ۱/ ۱تریلیون دلار در سال۲۰۲۰ افزایش یافت. بخشی مهم از این رویه به دلیل افزایش شدید صادرات نرمافزار و خدمات تحقیق و توسعه و بهاصطلاح «غیرمادی شدن» برخی کالاهای خلاقانه بودهاست. روند صعودی دیجیتالیشدن، برخی کالاهای این حوزه را به خدمات تبدیل میکند. علاوهبر این ثبت آماری، زیرمجموعههای خدمات تفصیلی بهطور قابلتوجهی در سالهای اخیر بهبود یافتهاست.
نکته جالبتوجه دیگر این است که از سال۲۰۱۱ اقتصادهای درحالتوسعه نسبت به اقتصادهای توسعهیافته کالاهای خلاقانه بیشتری صادر کردهاند. گروه کوچکی از اقتصادها وجود دارند که دو سوم صادرات کالاهای خلاق جهانی را به خود اختصاص میدهند، اما در بررسی موردی در سال۲۰۲۰ چین بزرگترین صادرکننده کالاهای خلاقانه به میزان ۱۶۹میلیارد دلار بودهاست و پس از آن ایالاتمتحده ۳۲میلیارد دلار، ایتالیا ۲۷میلیارد دلار، آلمان ۲۶میلیارد دلار و هنگکنگ ۲۴میلیارد دلار کالاهای خلاقانه صادر کرده و رتبههای بعدی را به خود اختصاص دادهاند.
تجارت کالایی: جنوب با جنوب، شمال با شمال
تجارت کالاهای خلاقانه در جنوب- جنوب (کشورهای درحالتوسعه و فقیر) در دو دههگذشته تقریبا دوبرابر شدهاست. از سوی دیگر، اقتصادهای توسعهیافته عمدتا تمایل به مبادله کالاهای فرهنگی بین خود دارند. در سال۲۰۲۰، تجارت کالاهای خلاقانه جنوب-جنوب، ۵/ ۴۰درصد از صادرات خلاقانه را توسط اقتصادهای درحالتوسعه انجام میداد. این تجارت در درجه اول شامل صادرات جواهرات، محصولات طراحی داخلی، رسانههای ضبطشده، مد و اسباببازی است. تجارت جنوب-جنوب میتواند برای اقتصادهای درحالتوسعه از نظر ایجاد فرصتهای تجاری جدید و تنوعبخشیدن به صادرات مهم باشد.
محصولات طراحی بر تجارت کالاهای خلاق غالب هستند. در سال۲۰۲۰، کالاهای طراحی ۹/ ۶۲درصد از کل صادرات کالاهای خلاق را به خود اختصاص دادند و پس از آن محصولات رسانههای جدید، صنایعدستی هنری، هنرهای تجسمی، انتشارات، سمعی و بصری و هنرهای نمایشی قرار دارند. درمیان کالاهای طراحی، محصولات اصلی صادراتی عبارتند از: محصولات طراحی داخلی، مد و فشن، جواهرات و اسباببازی.
تسلط کشورهای پیشرفته بر خدمات خلاق
کشورهای توسعهیافته بهطور قابلتوجهی خدمات خلاقتری نسبت به اقتصادهای درحالتوسعه صادر کردهاند که ۳/ ۸۲درصد از کل صادرات خدمات خلاق را در سال۲۰۲۰ به خود اختصاص دادهاست. شکاف بین کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه در دههگذشته به آرامی کاهش یافتهاست. در سال۲۰۲۰ ایالاتمتحده آمریکا و ایرلند به ترتیب با ۲۰۶میلیارد دلار و ۱۷۴میلیارد دلار بزرگترین صادرکنندگان خدمات خلاق بودهاند. بعد از آن بزرگترین صادرکنندگان خدمات خلاق آلمان با رقم ۷۵میلیارد دلار، چین با ۵۹میلیارد دلار و بریتانیا با ۵۷میلیارد دلار هستند. خدمات نرمافزاری و تحقیق و توسعه بیشترین خدمات خلاق صادرشده را تشکیل میدهند، پس از آنها تبلیغات، تحقیقات بازار و معماری، سمعی و بصری، اطلاعات و خدمات فرهنگی، تفریحی و میراث قرار دارند.
کشورهای توسعهیافته در همه دستههای خدماتی بر صادرات مسلط هستند و مقولههای خدمات متفاوتی را در مقایسه با اقتصادهای درحالتوسعه صادر میکنند. بهعنوان مثال، کشورهای توسعهیافته بیش از ۹۰درصد از صادرات جهانی تحقیق و توسعه و خدمات سمعی و بصری را به خود اختصاص میدهند که شامل درآمدهای صادراتی قابلتوجهی از فروش و مجوزهای این گروه میشود.
خدمات خلاق در دوران همهگیری کرونا نشاندادند که نسبت به سایر بخشهای خدمات انعطافپذیرتر هستند. صادرات خدمات خلاق در سال۲۰۲۰ تنها ۸/ ۱درصد کاهش یافت، درحالیکه صادرات خدمات به شکل کلی ۲۰درصد افت کرد. در بخش خدمات خلاق، حتی یکی از بخشها، یعنی نرمافزار، رشدی ۶/ ۵درصدی داشت.
کشورهای درحالتوسعه برای توسعه بخش خدماتی تجارت خلاق موانع متعددی دارند. نخست فقدان مهارتها و زیرساختهای اساسی میتواند مانع از تبدیلشدن اقتصادهای درحالتوسعه به بازیگران رقابتی در خدمات خلاق شود، بااینحال مهمترین صادرکنندگان خدمات خلاق جهان، چه کشورهای توسعهیافته و چه اقتصادهای درحالتوسعه با محدودیتهای تجاری، در شاخصهایی که به سرمایه انسانی، زیرساختهای فیزیکی و دیجیتالی مربوط است، امتیاز بالایی کسب میکنند.
وظیفه دشوار تعریف خلاقیت
فقدان تعاریف هماهنگ و آمارهای قابلمقایسه، برآورد وزن کامل اقتصاد خلاق را دشوار میکند. هرچند مجمععمومی سازمانملل بر اهمیت دادههای منظم، قابلاعتماد و قابل مقایسه در مورد سهم اقتصاد خلاق در دستیابی به اهداف توسعهپایدار تاکید میکند، با این همه مشکلات در اندازهگیری تولید داخلی و تجارت بینالملل محصولات و خدمات خلاق همچنان برای اکثر کشورهای درحال توسعه چالشبرانگیز است.
جداسازی سنتی بین کالاها و خدمات ممکن است هنگام اندازهگیری تجارت در محصولات خلاق ناکافی باشد. خلاقیت یک امر ناملموس است که ممکن است در یک کالا یا خدمات تجسم یابد. این کالا یا خدمات را میتوان بهصورت محلی مصرف کرد یا صادر کرد، بنابراین چالش اندازهگیری تخمین محتوای خلاقانه داخلی و وارداتی همه محصولات تولیدشده و صادراتی، امری داخلی است؛ نه طبقهبندی کل کالا بهعنوان «خلاقانه» یا «غیرخلاقانه.» ممکن است تعریف فعلی آنکتاد بهطور کامل تجارت کالاهایی با محتوای خلاقانه واقعی را دربر نگیرد و منجر به تخمین بیش از حد تجارت شود. کالاهای طراحی مانند تزئینات داخلی، مد، جواهرات و اسباببازیها بر تجارت کالاهای خلاقانه بر اساس ترکیب فعلی تعریف محصول از سوی آنکتاد تسلط دارند.
برای بهدست آوردن بینش بیشتر در مورد نقش خدمات در تحول اقتصادی و پتانسیل آنها برای اقتصادهای درحالتوسعه برای تنوع خدماتی، به دادههای بهتر و با تفکیک بالاتر نیاز است. غیرقابل اندازهگیریبودن تجارت خدمات بهویژه خدمات خلاق، موضوع بسیار مهمی است. خدمات میتواند ابزاری برای تحول ساختاری و مزیت رقابتی باشد. کشورها باید خدمات را برای نظارت و مدیریت سرویسدهی، افزایش اتکای بخشهای غیرخدماتی مانند تولید به خدمات اندازهگیری کنند.
کمبود داده یک مشکل حیاتی بهویژه در اقتصادهای درحالتوسعه است. کشورهای درحالتوسعه در تعیین کمیت خدمات با چالشهای متعددی روبهرو هستند. آنها اغلب فاقد زیرساختهای آماری مناسب، از جمله ثبت کسبوکار برای جمعآوری دادهها هستند. از جمله تمهیدات سازمانی برای آنکه به جمعآوریکنندگان داده اجازه دسترسی به منابع بالقوه متعدد موجود را بدهد وجود ندارد، از همینرو در حالحاضر یونسکو و آنکتاد بهعنوان بخشی از تیم وظیفه آمار تجارت بینالملل، زیرگروهی را برای شفافسازی محصولات فرهنگی ناشی از صنایع خلاق رهبری میکنند که توسط بخش آمار سازمانملل تسهیل میشود.
نقش فناوریهای نوظهور و صنعت نسل چهارم
استفاده از فناوریهای صنعت نسل چهار فرصتهای جدیدی را برای اقتصاد خلاق فراهم میکند. بلاکچین، محاسبات ابری و اینترنت اشیا؛ راهبران انقلاب صنعتی نسل چهارم هستند. این امکانات راههای جدیدی را برای تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات خلاق باز میکنند و همچنین امکان دسترسی به طیف گستردهتری از مصرفکنندگان در سطح جهانی را فراهم کردهاند. برای مثال پلتفرمهای آنلاین از هوشمصنوعی برای شخصیسازی موسیقی و ترجیحات فیلم استفاده میکنند. فناوری بلاکچین، یعنی توکنهای غیرقابل تعویض، میتواند به تایید اصالت و مالکیت آثار هنری منحصربهفرد کمک کند و واقعیتمجازی میتواند تجربهای همهجانبه را در بازیهای رایانهای و هنرهای نمایشی ترویج دهد.
با این وجود برخی از واقعیات جهان چنانچه از دور بهنظر میرسد در خدمت پیشروی خلاقیت فناورانه نیستند. برای نمونه تا پایان سال۲۰۲۱ بیش از یکسوم جمعیت جهان، یعنی ۹/ ۲میلیارد نفر از اینترنت استفاده نمیکنند که اکثریت آنها زنان هستند. علاوهبر این تنها ۳۹درصد از خانوارهای روستایی به اینترنت دسترسی دارند.
از دیگر موانع توسعه این بخش مشکل شرکتهای کوچک و متوسط است که در دسترسی به بازارهای جهانی با موانع متعددی روبهرو هستند. این مشکلات دسترسی محدود به پرداخت آنلاین، هزینههای بالای لجستیک، فقدان شرکتهای فناوری اطلاعات قابلاعتماد که شرکتها بتوانند توسعه آنلاین خود را به آنها برونسپاری کنند را شامل میشود.
راههای توسعه: مهارت انسانی
تعدادی از حوزههای سیاستی که میتواند به پیگیری تحول دیجیتال کمک کنند در این گزارش تشخیص داده شدهاست. نخست مهارتهای انسانی در پیگیری نحول دیجیتالی اقتصاد خلاق بسیار مهم هستند. توسعه منابع انسانی مستلزم سرمایهگذاری در نظام آموزشی از مدرسه تا دانشگاه است. ویژگی خاص بخش خلاق این است که ممکن است هنرمندان و صنعتگران این حوزه نسبت به آموزش و مهارتهای بازاریابی و تجاریسازی نگرش منفی داشته باشند. ایجاد یک محیط توانمند برای صنایع خلاق ممکن است شامل چندین حوزه سیاستی از جمله ارائه مشوقها باشد. این امر ممکن است شامل سوقدادن مشوقهای مالی به بخشخصوصی و ایجاد برنامههای مالی برای حمایت از تحقیق و توسعه در صنایع خلاق باشد. برخی از بخشهای محتوای پرخطر ممکن است برای دسترسی بهتر به سرمایه نیاز به حمایت دولت داشته باشند. همچنین قوانین حمایت از مالکیت معنوی برای این حوزه ضروری است.
یافتههای اصلی و توصیهها: همکاری با جهان
مفهوم و تعریف اقتصاد خلاق متنوع است؛ امری که نشاندهنده تنوع فرهنگی کشورهاست، اما به دلیل ساختارهای اقتصادی متفاوت، روششناسی آماری و طبقهبندیهای مورداستفاده نیز هست، از همینرو به کشورهایی که میخواهند اقتصاد خلاق و صنایع خلاق خود را مفهومی یا دوباره تعریف کنند توصیه میشود که نخست اهمیت اقتصاد خلاق را با تکیه بر تعاریف و طبقهبندی سازمانهای بینالمللی و منطقهای و مفهومسازی صنایع خلاق به روشی که ساختارهای اقتصادی ملی و منطقهای و مفهومسازی صنایع خلاق به روشی که ساختارهای اقتصادی ملی و منطقهای را درنظر میگیرد، تشخیص دهند. همچنین دولتها باید برای همکاری با سازمانهای بینالمللی مانند آنکتاد، یونسکو و وایپو برای ایجاد مفهوم و دامنه هماهنگتر برای اقتصاد و صنایع خلاق همکاری کنند. با توجه به سهم فزاینده خدمات خلاق از صادرات جهانی و تسلط کشورهای توسعهیافته بر این بخش سیاستهایی که میتواند به تقویت این بخش در کشورهای درحالتوسعه کمک کند عبارت است از ایجاد و نوسازی چارچوب قانونی مرتبط با اقتصاد خلاق برای نمونه بهروزرسانی قوانین مالکیت فکری، تقویت ظرفیت نهادی دستگاههای دولتی مسوول ترویج اقتصاد خلاق، شناسایی و دفع چالشهای کارآفرینان کوچک و متوسط و ایجاد یک رژیم حفاظت از کپیرایت.