نقـش بانوان در تجـارت جهانی (نقش تجارت دربهبود زندگی بانوان )
سپیده باهران، فعال در امور تجارت بین الملل :
تجارت، استانداردهای زندگی میلیاردها نفر را بهبود بخشیده است که بسیاری از آنها بانوان هستند. شواهد تجربی فراوان نشان میدهد که تجارت منجر به بهـرهوری بالاتر، رقـابت بیشتـر، قیمتهای پایینتـر، درآمد بـالاتر و بهبود رفاه شده است. گسترش اقتصاد دیجیتال، به زنان این فرصت را میدهـد که سهـم خـود را از نیـروی کار افزایش دهند، مهارتها و دستمزدهای خود را افزایش دهند و راههایی برای دستیابی به تعادل بهتر بین کار و زندگی بیابند.
کشـورهایی کـه از ایـن فرصتهـا استفـاده میکنند، با نیروی کار گستردهتر و با مهارت بیشتـری که میتواند بهـرهوری و درآمد را افزایش دهد، پاداش دریافت خواهند کرد. با این حال، برای به حداکثر رساندن مزایا برای زنان، سیاستهای تجاری باید ارزیابی شوند تا تأثیرات متفاوت آن بر زنان را در نظر بگیرند و تعصبات ضمنی را حذف کنند. باز کردن تجارت در بخشهـای کلیدی، مانند خدمات، میتـواند فرصتهای قدرتمنـدی را برای زنان ایجاد کند تا از مزایای تجارت بهره ببرند. همچنین زنـان فرصت مهمی بـرای حرکت به سمت مشاغل با مهارت بالاتر از طریق تجارت را دارند.
اما این فرصتها به اعمال سیاستهای تکمیلـی بستگـی دارد که سـرمـایـهگـذاری در سرمایـه انسانی را افزایش میدهد، بهویژه در حوزههای آموزش و سلامت. چنین سرمایهگذاریهایی زنـان را قادر میسازد تا به طور کامل در همه زمینهها مشارکت کنند. در دنیای یکپـارچه، فشـار رقـابتی ناشی از تجـارت، هزینه تبعیض علیـه زنان را افزایش میدهد. کشورهایی که به زنان اجازه مشارکت کامـل در اقتـصـاد را نمـی دهنـد در سطـح بین المللی رقابت کمتری دارند (بانک جهانی 2011). * شـرکتهایـی که در تجـارت بیـن المللی فعـالیت میکنند، زنان بیشتری را استخـدام میکنند. در کشورهـای در حال توسعـه زنان فعال در زمینه تجارت 33.2 درصد را تشکیل می دهند.
از نیـروی کـار شرکـتهایـی کـه در سطـح بین المللی تجارت میکنند، در مقایسه با تنها 24.3 درصد از شرکت های غیر صادراتی و 28.1 درصد برای شرکتهای غیر واردکننده زنان همچنین در شرکتهایی که بخشی از زنجیـرههای ارزش جهـانی هستنـد، حضـور بهتری دارند. زنان 36.7 درصد از نیـروی کار شرکتهای زنجیره ارزش غذایی (GVC) و %37.8 از نیروی کار شـرکت های خارجی را تشکیل میدهند کـه بـه تـرتـیـب 10.9 و %12.2 نسبـت بـه شـرکت هـای غیـر GVC و داخـلـی بیشتـر است.
در کشورهایی مانند مراکش، رومانی و ویتنام، زنان %50 یا بیشتر از نیروی کار شرکتهای صادرکننـده را تشکیـل میدهند، کـه برای بیش از 5 میلیـون زن، تقریباً %15 از جمعیت زنـان شاغل در ایـن کشورهـا، شغـل ایجـاد کردهاند. * تجارت، دستمزد زنان را افزایش می دهد و برابری اقتصادی را افزایش می دهد.
در سطح جهانی، زنـان سهم کمتـری از دستمـزد را به خانه میبرند. زمانی که کشورهـای در حال توسعه صادرات تولیدی خود را دوبرابر می کنند، در کشورهای در حال توسعـه که درها را به روی تجـارت باز میکنند، سهم زنـان از کل دستمزدهای تولیـدی به طـور متوسط از طریـق ترکیبی از افزایش اشتغال و حقوق بالاتر %5.8 افزایش می یابد. در آفریقـا، تجـارت آزاد میتوانـد به کاهش شکاف دستمـزد، به ویژه بـرای کارگران زن متخصص کمک کند.
تحلیل و بررسی در مورد اجرای منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا (AfCFTA) نشـان میدهد که تا سال 2035، دستمزد برای نیروی کار ماهر و غیر ماهر به ترتیب %4.0 و %3.7 بیشتر (نسبت به سطح پـایه) خواهد بود، در مقایسه با افزایش 3.2 درصدی برای همه. این افزایش تقریباً به معنای دستمزد دو هفته اضافی در هر سال است، برای یک زن با درآمد روزانه 5 دلار آمریکا کافی است تا برای یک سال تحصیلی تمـام لوازم شخصـی یکی از اعضای خانواده، وسایل مدرسه و… را بپردازد.
* تجارت، مشاغل بهتری را برای زنان ایجاد می کند، هم در اقتصادهای در حال توسعه و هم در اقتصادهای نوظهور. احتمال بیشتری وجود دارد که کارگران در بخشهایی با سطوح بالای صادرات به طور رسمی استخدام شوند و فرصتهایی برای مزایا، آموزش و امنیت شغلی به آنها بدهند. بـرای زنـان، احتمـال غیـررسمـی بـودن در بخشهایی با سطح پایین صادرات %20 است و %13 در بخش هایی با سطوح بالای صادرات. میزان غیر رسمی بودن زنـان نیز نسبت به مردان (با کاهش کلی 7 درصدی برای زنان در مقایسه با 4 درصدی برای مردان) بیشتر کاهش می یابد.
* باز بودن تجـارت میتواند رفـاه زنان را افزایش دهد. شواهـد از ایالات متحده نشـان میدهد که محصولاتی که به طور خـاص توسط زنان مصرف می شوند با بار تعرفه بیشتری روبرو هستند (Gailes et al.2018 ). این بار بیشتر نتیجه تعرفههای اعمال شده بالاتر و هزینه های بیشتر برای کالاهای وارداتی توسط زنان مصـرف کننده است. بـه عنوان مثال، در بخش نساجی، بار تعرفه بر پوشاک زنان 2.77 میلیـارد دلار بیشتـر از پوشـاک مـردان بـود و این شکـاف جنسیتـی بین سالهای 2006 و 2016 بـه صـورت واقعـی حـدود %11 افزایـش یافت. در نتیجـه، آزادسـازی تعرفـهها باعث کـاهش هزینههای مصرف کنندگان زن و افـزایش رفاه آنها میشود. مطالعـه اخیر برای نمونـهای از 54 کشـور در حـال تـوسعـه نـشـان مـیدهـد کـه حـذف تعرفههای واردات میتـواند منجـر به افزایش درآمد واقعی برای زنان سرپرست خانوار نسبت به مردان سرپرست خانوار در بیش از سه چهارم کشورهای مورد نظر شود.
در مقـایسه با مـردان سرپرست خـانوار، زنان سرپرست خانوار تمایل دارند سهم بیشتری را برای کالاهای کشاورزی (غذا) که معمولاً مشمول تعرفههـای بالاتری هستند، خـرج کنند و سهم کمتـری از درآمـد خود را از دستمـزد دریافت کنند. سایر منـابع درآمدی در زنان سرپـرست خانوار شامل درآمد حاصـل از تولید خدمـات خانگی برای مصرف شخصی (شامل وعدههای غذایی، لباس تمیز و مراقبت از کودک)، نقل و انتقالات اجتماعی به صورت غیر نقدی و نقل و انتقالات جاری دریافتی (غیر از نقل و انتقالات اجتماعی) است. بنابراین آنها میتوانند تا %2.5 بیشتر از مـردان سرپـرست خـانوار درآمد واقعی از طریق حذف تعرفه های واردات به دست آورند (شکل1 ). در کشورهایی مانند بورکینافاسـو یا کامرون، حذف تعصب در سیاست تجاری به معنای سودی برای زنان است که معـادل هزینههای سالانه آموزش یا بهداشت است.