دیپلماسی جهانی سلامت

دکتر سیدحمیدرضا قریشی، سردبیر
پدیده جهانی شدن در حوزه سلامت، مدیون پیشرفتهای نوآورانه در قرن نوزدهم و شناسایی بسیاری از پاتوژنهای بیماریزای اصلی و اپیدمیولوژی آنها در اوایل قرن بیستم میباشد.
گسترش بیماریها و انتقال بینالمللی آنها لزوم افزایش همکاریهای بین کشورها برای مقابله با این بیماریها را بسیار پررنگتر نموده است.
پایه و اساس ایجاد نظامهای پیچیده بینالمللی در حوزه سلامت به حدود ۱۷۰ سال قبل باز میگردد با آغاز قرن بیستم اولین سازمانهای بینالمللی سلامت از جمله دفتر بهداشتی ملی آمریکا و بنیاد راکفلر در آمریکا و دفتر بین المللی بهداشت عمومی در اروپا ایجاد شدند.
عبور سریع بیماریها از مرزهای بینالمللی و نیز امکان انتقال ویروسهای بیماریزا در طی چند ساعت از نقطهای به نقطهای دیگر در جهان بدون مرز و مورد تهدید قرار گرفتن جوامع، رشد اقتصادی و توسعه توسط بیماریها، کشورها را متوجه لزوم ارتباطات قدرتمند بینالمللی در حوزه سلامت، در بازارِ به سرعت در حال تغییر جغرافیای سیاسی کرده است.
از دیپلماسی غالباً به عنوان علم و هنر انجام مذاکرات و برقراری روابط بینالمللی از طریق مداخله دیپلماتهای حرفهای یاد میشود. این مهارت عموماً در راه تبدیل اهداف بلندمدت یک کشور از قوه به بالفعل صورت میگیرد.
به عبارت بهتر و دقیقتر، دیپلماسی، راه عملی دستیابی اهداف از طریق گفتگو، تعامل، مذاکرات و داد و ستد است. دیپلماسی در حقیقت راه بسیار کم هزینه، معقول، منطقی و مبتنی بر تعامل و در معنای وسیع آن، با هدف حفظ و گسترش هویت، پرستیژ و اعتبار یک ملت و کمک به تحقق اهداف مورد نظر از طریق بهترین و مناسبترین روشها است. تأمین اهداف و منافع بلند مدت یک واحد سیاسی از مسیر مذاکرات و همکاریهای میان کشورها، به گزینه مطلوب و ارجمند برای همه کشورهای جهان اعم از پیشرفته یا در حال توسعه تبدیل شده است.
برای دیپلماسی، معانی بسیاری در نظر گرفته شده و کتب و منابع بسیاری در این زمینه به رشته تحریر درآمده است. این معانی و مفاهیم در طول زمان، فراز و فرودهای بسیاری پیدا کرده است. اما آنچه که در همه این سالها و به ویژه پس از پیدایش کشور، ملتها مورد توجه و اهتمام قرار داشته است، گفتوگو و تبادل نظر و مذاکرات سیاسی برای حل و فصل مسائل و مشکلات فی مابین دولتها و یا تشکیل ائتلافها و اتحادیهها له یا علیه دیگران بوده است.
عمده تعاریف این اصطلاح در باب جنگ و صلح و عقد قراردادهای مرتبط را در بر میگرفته و طبعاً ملتها و مسائل غیر سیاسی مرتبط با ایشان، اساساً نقش و وجهه در این نوع از دیپلماسی نداشتهاند. تاریخ دیپلماسی از این منظر تاریخ تعامل دولتها یا تعارض منافع آنها با یکدیگر و تلاش برای مذاکرات معطوف به حل و فصل آنها شده است.
دیپلماسی مضاعف و موضوعات زائیده نیازهای عصر جدید و نیازمندیهای نسل جدید پس از دو جنگ اول و دوم جهانی است. حوزه سلامت و بهداشت، یکی از مهمترین موضوعاتی است که برای نسل جدید پس از جنگ، نقش و اهمیت ویژهای یافته است. باز تعریف نقش انسان و محوریت یافتن حیات او بر روی کره زمین و ضرورت اهتمام به نیازمندیهای جسمی و روحی او با هدف طولانی کردن حیات و زیست او در جهان، محور فعالیتهای بسیاری از نهادهای سازمانهای بینالمللی پس از جنگ دوم جهانی شده است.
در همین راستا، تلفیق حوزه دیپلماسی با بخش سلامت، به تولید مفهوم علمی جدید و میان رشتهای به نام دیپلماسی سلامت منجر شده است که باب تازهای در تعاملات سیاسی میان کشورها گشوده است. اگرچه بر اساس تعاریف رسمی، دیپلماسی سلامت، برای مقابله با بیماریهایی که از مرزهای بینالمللی به سرعت فراتر رفته و رشد اقتصادی و توسعه کشورها را به خطر میاندازد، اطلاق میشود اما دامنه رو به گسترش این مفهوم خصوصاً در قرن جدید تعریف متفاوتتری را میطلبد.
بر اساس تعاریف جدید، دیپلماسی سلامت به کاربست در مذاکره، گفتگو و تعامل فراملی با هدف افزایش سلامت و بهداشت جامعه جهانی در سطح کلان و ارتقای سلامت و امنیت بهداشتی آحاد افراد در کشورها گفته میشود. بر این مبنا، دیپلماسی به بستری مناسب و آماده و مهیا برای میزبانی مهمترین نیاز بشر تبدیل میشود. در حقیقت از تلفیق این دو مفهوم عملاً تکریم انسان و سلامت اوست که مورد توجه واقع میشود. دیپلماسی سلامت در واقع شناخت سازوکارهای حاکم بر حوزه سلامت از منظر سیاسی و تلاش برای به حداکثر رساندن منافع ملی و مصالح شهروندان، با تکیه و توجه بر مفهوم سلامت و تلاش در راستای توسعه آن در میان واحدهای سیاسی است.
گسترش استفاده از قدرت سخت یا قدرت نظامی برای تحت تأثیر قرار دادن رفتار و علایق طرفهای سیاسی در راستای رسیدن به اهداف دیپلماتیک به سرعت در حال دگرگونی است و جای خود را به کار بست مذاکره و گفتگو در حوزههای مختلف مورد نیاز جامعه بشری داده است. حوزه سلامت و اهتمام به آن، در زمره همین عرصههای نوین احترام به انسان و لزوم توجه به آحاد بشر در همه جوامع و حفظ سلامت او و کاهش بیماریهاست.
بسیاری از چالشهای موجود در سلامت جهانی باعث ایجاد تقاضا بر اتخاذ سیاستهای مناسبتر و هماهنگ دیپلماتیک در سطح جهانی تحت عنوان “دیپلماسی جهانی سلامت” شده و سلامت جهانی را به یکی از اجزای اصلی سیاست خارجی و قدرت نرم تبدیل کرده است.
یکی از مهمترین موضوعاتی که در دو دهه اخیر مورد توجه قرار گرفت، جایگاه نظام سلامت جمهوری سلامی ایران در میان کشورهای جنوب غرب آسیاست. در قیاس با عموم کشورهای منطقه و خارج از آن، نظام سلامت کشور از موقعیت ممتاز و برجستهای برخوردار است و همین موقعیت مطلوب، زمینه را برای قرار گرفتن ایران در میان مهمترین کشورهای مقصد سلامت در منطقه فراهم کرده است. این موضوع فواید بسیاری را در بر دارد، مثل گسترده شدن حوزه تعاملات ملی و بینالمللی جمهوری اسلامی ایران از مسیرهای سلامت محور، ایجاد پیوندهای مختلف میان نهادها و اقشار مرتبط با حوزه سلامت با دیگران و بسط تعاملات فراملی، افزایش توان و اقتدار ملی با تکیه بر دیپلماسی عمومی و مقابله با تحریم با هدف منزوی کردن ایران از جامعه جهانی، ارزآوری مناسب، معتبر، مستمر، پایدار و پرقدرت برای کشور، ایجاد اشتغال و کارآفرینی برای فعالان حوزه سلامت در هر دو بخش دولتی و خصوصی، افزایش توسعه کسب و کارهای مرتبط با حوزه سلامت در بخشهای حاشیه ایران، افزایش تبار و پرستیژ علمی و سیاسی و کمک به ارتقاء و بهینهسازی سیاستهای سلامت محور.
از سوی دیگر کشور ایران در منطقهای پرتنش در آسیای جنوب غربی قرار گرفته و با چالشها و مسائل زیادی به ویژه مسائل زیست محیطی (پدیده ریزگردها، خشکسالی) مسائل اقتصادی و تحریمها و جنگهای متعدد منطقهای و بیماریهای همهگیر مواجه است.
دیپلماسی سلامت فراملی، با تمرکز بر همکاریهای مشترک منطقهای و بینالمللی، راهکارهایی برای مواجهه با چالشهای یاد شده ارائه میدهد. در این خصوص بایستی به نقش بیبدیل جمهوری اسلامی در رسالت پیشبرد عدالت و نهایتاً تابآوری در جهانی با خصوصیات آشفتگی اشاره نمود. بنابراین در این شماره مجله به دنبال ارائه مقالاتی در این خصوص هستیم که امید است مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد.




